خلاصه داستان: پدری که اغلب به دلیل کار دور است، نمی تواند شدت عشق پسرش را درک کند. از قضا این عشق و تحسین شدید به پدر و خانواده اش باعث ایجاد تضاد بین پدر و پسر می شود.
خلاصه داستان: داستان یک مامور مخفی بریتانیایی را دنبال می کند که کار حل یک معمای تاریک را بر عهده می گیرد. او به شبکه ای از عشق، فریب و خیانت هدایت می شود. موفقیت و شکست او می تواند مسیر تاریخ را تغییر دهد.
خلاصه داستان: تایگر و زویا مجبور می شوند از مخفیگاه خارج شوند تا ماموریت برای پاک کردن نام خود را به عهده بگیرند که یک فرد آنها را به خیانت متهم می کند.
خلاصه داستان: شیواجی و خانواده اش از جامعه خود در سریلانکا بیرون رانده می شوند و در ویزاخاپاتنام به عنوان کارگران بند باز می شوند. وقتی برادر ناتنی حسودش وارد زندگی اش می شود، اوضاع بدتر می شود.
خلاصه داستان: رابرت مک کال خود را در خانه خود در جنوب ایتالیا می بیند اما متوجه می شود که دوستانش تحت کنترل رؤسای جنایی محلی هستند. از آنجایی که وقایع مرگبار می شوند، مک کال می داند که باید چه کاری انجام دهد: با رویارویی با او به محافظ دوستانش تبدیل شود...