خلاصه داستان: معمار با استعداد و جوانی به نام ویکتور با بازی رینال موکامتوف بعد از یک تصادف مرموز و وحشتناک به دنیایی بسیار عجیب و غریب که قوانین فیزیک در آن معنایی ندارد در ذهنش باز می گردد. او باید تمام قوانین این دنیا را برای خروج از آن فرا بگیرد و …
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره شخصی به نام فرانک است که به عنوان یک قاتل برای یک سازمان خلافکاری بزرگ در اشتایرمارک کار می کند و در آن شرکت استخدام شده است. وقتی به او ماموریتی داده می شود که یک دختر به نام مارلین را دزدیده و به سازمان تحویل دهد، همه چیز تغییر می کند و ….
خلاصه داستان: این فیلم درواقع ادامه‌ی قسمت قبل می‌باشد ، اکنون گروه برای زنده ماندن باید باهم متحد شوند ، آنها باید مکانی را برای زندگی پیدا کنند ، اما در این میان زامبی‌ها آنها را احاطه کرده‌اند و…
خلاصه داستان: وندی که در یک جزیره اسرارآمیز گم شده جایی که پیری و زمان جدا می شوند ، باید برای نجات خانواده ، آزادی خود و روحیه شادی جوانان از مخاطرات کشنده رشد و بزرگ شدن بجنگد و…
خلاصه داستان: داستان یک فیل تنومند و مهربان به نام بنجامین را روایت میکند که در باغ وحش نیوتاون سکونت دارد و بهترین دوستش، پسربچه‌ای شجاع و خوش‌قلب به نام اوتو است. هنگامی که یک زن حیله‌گر، در صدد تعطیل کردن باغ وحش نیوتاون برمی‌آید، بنجامین و اوتو نقشه‌ای زیرکانه را طرح‌ریزی میکنند
خلاصه داستان: درباره یک سگ ولگرد به نام راجر که دوست دارد ادای رابین هود را دربیاورد و یک گربه خانگی لوس به نام بل است که با هم متحد می شوند تا از شهر و مردمش در برابر مهاجمین رباتی محافظت کنند. اما همه چیز آنطور که پیش بینی می کردند پیش نمی رود و …
خلاصه داستان: یوا؛ فیلمی اکشن مهیج به کارگردانی تیت تیلور است. داستان درباره یک قاتل حرفه ای است که ماموریت های مختلفی را در سرتاسر جهان با دستمزد بالا انجام می‌دهد، اما یکی از این ماموریت ها اشتباه پیش می‌رود…
خلاصه داستان: خداحافظ ، فیلمی اکشن و مهیج محصول سال ۲۰۲۰ به کارگردانی فروک کابیر می‌باشد. این فیلم در جریان بحران مالی دوهزارو هفت تا دوهزارو هشت ، الهام گرفته از وقایع واقعی است ، یک زوج تازه ازدواج کرده به نام سمیر و نرگس در پی رکورد اقتصادی جهانی در سال دوهزارو هشت تصمیم می‌گیرند برای بهبود وضع اقتصادی و اشتغال به کشور دیگری سفر کنند ولی نرگس به محض ورود به طرز اسرارآمیزی ناپدید میشود ، حال سمیر در پی پیدا کردن همسر خود است و…
خلاصه داستان: خانواده جوانی که به یک آپارتمان جدید در حومه شهر نقل مکان کرده اند، برای نگهداری از دختر تازه متولد شده شان پرستار بچه ای را استخدام میکنند و به سرعت این پرستار مورد اعتماد آنها قرار میگیرد، با این حال پسر کوچک آنها ایگور در مورد رفتار عجیب و ترسناک پرستار بچه صحبت میکند و آنها حرفش را باور نمیکنند، پدر خانواده دوربین های مداربسته در خانه نصب میکند اما آنها چیز عجیبی را نشان نمیدهند، سپس روزی ایگور به خانه بازمیگردد و اسری از خواهرش پیدا نمیکند و پدر مادرش نیز همه چیز را فراموش کرده اند انگار که هیچوقت دختری نداشتند ایگور به همراه دوستانش به جستوجوی خواهرش میپردازد و در این بین متوجه میشود که پرستار بچه شیطان باستانی اسلاویایی است که به با نام بابا یاگا معروف است و...
