توضیحات فیلم
دانلود فیلم Aneethi 2023 با لینک مستقیم
دانلود رایگان دوبله فارسی فیلم خارجی بی عدالتی با کیفیت عالی
Aneethi یک فیلم مهیج روانشناختی عاشقانه به زبان تامیل هندی محصول سال ۲۰۲۳ به نویسندگی و کارگردانی واسانتابالان است. توسط خود Vasanthabalan، V M. Krishna Kumar، Murugan Gnanavel، Varadharajan Manickam تحت عنوان Urban Boyz Studios تولید می شود. آرجون داس و دوشارا ویجایان در این فیلم نقشهای اصلی را ایفا میکنند.
بی عدالتی در فوریه 2021 با عنوان آزمایشی Production No.1 معرفی شد، زیرا اولین تولید بنر تولید است، در حالی که عنوان فیلم در سپتامبر فاش شد. عکاسی اصلی در فوریه 2021 آغاز شد و در می 2022 به پایان رسید. موسیقی توسط G. V. Prakash Kumar ساخته شده است، در حالی که فیلمبرداری و تدوین به ترتیب توسط A. M. Edwin Sakay و Ravikumar M انجام می شود.
بی عدالتی در 21 ژوئیه 2023 در سینما اکران شد و نقدهای مثبت منتقدان را دریافت کرد و در گیشه موفق شد.
فیلم با رفتن تیرومنی به خانه ای شروع می شود که کلنگی در دست دارد و به دنبال ساببو می گردد.
یک سال قبل، تیرومنی به عنوان یک پسر تحویل غذا در میل میمون کار می کرد. او با دوستش پوتی و هم اتاقی اش باسکار در یک اتاق مشترک اقامت دارد. وقتی تیرومنی برای تحویل غذا میرود، مشتری از او میخواهد به طبقه سیزدهم برسد و او با بالا رفتن از پلهها به آنجا میرود، اما مشتری به خاطر نداشتن پول خرد دو هزار روپیهای با او بحث میکند. در آن لحظه از سنگو استفاده می کند و مشتری را می کشد. صبح روز بعد در اتاقش یک تبلیغ شکلاتی در تلویزیون می بیند. با دیدن آن عصبانی می شود و تلویزیون را می شکند. باسکار او را به خاطر شکستن تلویزیون سرزنش می کند و شروع به اصرار برای خروج از اتاق می کند. پوتی با درخواست مؤدبانه بهاسکار به موضوع رسیدگی می کند. بعداً برای حضار مشخص شد که تیرومنی دارای اختلال وسواس فکری است. او توسط یک روانپزشک معالجه می شود و آن مشتریان کشته نشدند. او فقط توهم زد پس از اتمام جلسه خود با روانپزشک، تیرو از بیمارستان خارج می شود و باسکار او را در آنجا می بیند.
بعداً در همان روز، هنگامی که تیرومنی وارد اتاق می شود، پوتی و باسکار از او در مورد درمان در یک بیمارستان سلامت روان می پرسند. او به آنها می گوید که این روزها دوست دارد هر کسی را که می بیند بکشد. پوتی از او می پرسد که آیا تا به حال خواسته است او را بکشد یا نه، و تیرومنی پاسخ می دهد که او را در خیال خود صد بار کشته است. باسکار همین سوال را از تیرومنی می پرسد و او پاسخ می دهد که او را هزار بار کشته است. پس از آن پوتی و باسکار ترسیده بیرون از اتاق خوابیدند. پس از آن، حساب Meal Monkey Thirumeni به دلیل رتبه پایین توسط مدیر مسدود می شود. پوتی از مدیر می خواهد که آخرین فرصت را به او بدهد. یک شب هنگام تحویل غذا، با دختری صحبت می کند، اما به دلیل باز نکردن دروازه، او را نمی بیند. او او را دوست دارد، بنابراین شروع به تحویل غذایی که او هر روز سفارش می دهد، می کند. برای اینکه صورت او را ببیند، غذا را در یک بسته بزرگ بسته بندی می کند، بنابراین او در را باز می کند و او می تواند او را ببیند. در را باز کرد و بالاخره او را دید. بعداً او را تعقیب میکند و با سرزنش و ضرب و شتم او توسط کارفرمایش، خانمی مسن به نام مانگایارکاراسی، فروشگاه را ترک میکند. ساببو خدمتکار مانگایارکاراسی است. بعداً، پس از دریافت غذای او، ساببو از تیرومنی می خواهد که او را ببخشد که به او نگفت که او یک خدمتکار است. او به او می گوید که می داند او یک خدمتکار است قبل از اینکه او را به فروشگاه خرید دنبال کند.
سپس دروازه را باز کرد و هر دو عاشق شدند. بعد از چند روز، وقتی ساببو از خانه بیرون میآید، مانگایارکاراسی کیفش را چک میکند و سپس بدنش را چک میکند. ساببو ناامید گریه می کند، به او می گوید ببیند و لباس هایش را بلند می کند. Mangayarkarasi Subbu را شکست می دهد و Thirumeni از پنجره می بیند. هنگام رفتن به خانه او می گوید که می خواهد مانگایارکاراسی را بکشد. بعداً در همان روز، در حالی که در مورد مسائل خانوادگی ساببو صحبت می کردند، تیرومنی و ساببو در آغوش گرفتند، همانطور که مانگایارکاراسی دید. آنها شروع به بحث می کنند و تیرومنی می رود. بعداً همان شب، ساببو با او تماس می گیرد و هر دو Mangayarkarasi را به بیمارستان می برند، اما او مرده است. ساببو سعی میکند با آجی تماس بگیرد، اما او تماس را دریافت نمیکند، بنابراین جسد را در یک سردخانه خصوصی گذاشتند و برای هزینهها از کارت نقدی Mangayarkarasi استفاده کردند. بعداً پوتی با تصادف روبرو شد و تیرومنی او را نجات داد و به بیمارستان خصوصی برد. او کارت نقدی Mangayarkarasi را برای پرداخت صورتحساب درخواست کرد و به Subbu گفت که پول را پس خواهد داد. اما ساببو از دادن کارت نقدی خودداری می کند، بنابراین تیرومنی تماس تلفنی را قطع می کند و یک راننده خودرو به او کمک می کند تا صورت حساب را پرداخت کند. روز بعد می گوید برادرش کارت را دزدیده و دو لک زده است. بنابراین آنها تصمیم می گیرند پول را تنظیم کنند، بنابراین از افرادی که می شناسند درخواست وام می کنند، اما هیچ کس کمک نمی کند. آجی به ساببو زنگ می زند و می پرسد چرا با او تماس گرفته است. او دروغ می گوید و می گوید که مانگایارکاراسی می خواست با او صحبت کند. بعداً تیرومنی ترتیب می دهد تا یک هنرمند تقلید با دختر مانگایارکاراسی، آنیتا صحبت کند. هنرمند تقلید موفق می شود مانند مانگایارکاراسی صحبت کند و آنیتا به او می گوید که یک هدیه غافلگیرکننده برای او دارد، بنابراین از ساببو می خواهد که دروازه را باز کند. پس از باز کردن دروازه، ساببو ترسید زیرا آنیتا و آجی بودند و خانواده های آنها برای دیدن مانگایارکاراسی به اینجا آمده بودند.
آنیتا و آجی متوجه می شوند که مادرشان مرده است و شروع به کتک زدن ساببو و تیرومنی می کنند. می روند جسد مادرشان را می بینند و تایید می شود که مادرشان بر اثر مسمومیت فوت کرده است. تیرومنی و ساببو توسط پلیس دستگیر شدند. آنیتا به ایستگاه پلیس می رود و با اسلحه خود شروع به تیراندازی به آنها می کند، اما آنها فرار می کنند. عموی آنیتا به پلیس رشوه داد تا ماجرا را پوشش دهد. پلیس با کتک زدن تیرومنی و ساببو شروع به تحقیق می کند. پس از اینکه بازرس ساببو را دستکاری می کند و به او می گوید که تیرومنی ممکن است مانگایارکاراسی را کشته باشد، ساببو مکالمه و بیماری روانی تیرومنی را به یاد می آورد، بنابراین او نتیجه می گیرد که او باید قاتل باشد و به تیرومنی فریاد می زند، چرا او مانگایارکاراسی را کشت؟ بعداً پلیس شروع به شکنجه او می کند تا او را محکوم کند. پلیس به اتاق تیرومنی می رود و بهاسکار را مطلع می کند که تیرومنی یک خانم مسن را کشته است. نت تیرومنی را پیدا می کنند که در آن بارها نوشته شده که طعم شکلات تلخ است.
سالها پیش تیرومنی و پدرش به خوشی زندگی میکردند، اما او از پدرش خواست که برایش شکلات بخرد که قیمت آن پنجاه روپیه است. پدرش در مغازه کوچکی کار می کند که حقوقش پانصد است، اما صاحب مغازه فقط سیصد می دهد. بنابراین پدرش قول می دهد که آن را در روز تولدش بخرد. اما او توسط صاحب فروشگاه و صاحب کارش مورد ضرب و شتم و تحقیر قرار گرفت. صاحب فروشگاه با شکایت جعلی به پلیس مبنی بر اینکه قصد سرقت پول را داشته است، پلیس او را مورد ضرب و شتم قرار داد. بعداً همان شب، پدر تیرومنی به خانه برمی گردد و او شکلاتی را که از خونش پوشیده شده بود به او می دهد. تیرومنی با دیدن آن به او می گوید که شکلات نمی خواهد. او فقط پدرش را می خواهد پدر تیرومنی در آن شب هنگام خواب در اثر خفگی درگذشت. پس از چند روز، تیرومنی با پرتاب سنگ به صورت صاحب فروشگاه دچار توهم شد، اما او در زندگی واقعی آن را پرتاب نکرد.
اکنون تیرومنی بیان می کند که او کسی است که مانگایارکاراسی را در حالی که توسط پلیس فیلمبرداری می شود کشته است. فیلمبردار نامه ای را پیدا می کند که توسط Mangayarkarasi نوشته شده است. این نشان می دهد که او با مصرف قرص های خواب آور خودکشی کرده است، زیرا فرزندانش، آجی و آنیتا، به او اهمیت نمی دادند. پس از آن، ساببو و تیرومنی از زندان آزاد می شوند. ساببو از تیرومنی می خواهد که او را ببخشد، اما او دور می شود. عموی آنیتا چهار لک به پدر ساببو می دهد تا او بتواند با آنها به آمریکا برود و به عنوان پیشخدمت در هتل آنها کار کند. تیرومنی به اتاقش می رود، جایی که کلیدش را پیدا نمی کند و وسایلش بیرون پرت می شود. او عکس پدرش را بیرون از اتاق می یابد که به دلیل باران آسیب دیده است. ساببو متوجه می شود که آجی و آنیتا می خواهند علامت او را بگیرند زیرا مانگایارکاراسی خانه را به نام او ثبت کرده است. او آنجا را ترک می کند زیرا نمی خواهد به آمریکا برود. باسکار به اتاق می رسد، جایی که می بیند قفل شکسته شده است. وقتی وارد اتاق می شود، تیرومنی را در حال حمام کردن بدون قفل کردن حمام می بیند. در همان زمان، کارکنان میل میمون نسبت به اخراج اعتراض کردند. ساببو به دفتر میل میمون می رسد تا تیرومنی را پیدا کند، اما او را ترک می کند زیرا او را در آنجا پیدا نکرده است. تیرومنی پس از حمام از باسکار می خواهد که به خاطر شکستن قفل او را ببخشد و او گریه می کند زیرا عکس پدرش به دلیل باران آسیب دیده است. می رود و می گوید اتاق را خالی کرده است. پس از رفتن او، نشان داده شد که باسکار با شکستن تلویزیون روی سرش کشته شده است. تیرومنی دوچرخه باسکار را می گیرد و با آن به دفتر میل میمون می رود و صاحب شرکت را می کشد. آنیتا و آجی ساببو را پیدا می کنند و او را به خانه خود می برند و شروع به شکنجه او می کنند. وقتی تیرومنی به آنجا میرسد، پرخاشگرتر میشود و ساببو را میبیند که زانو زده و التماس میکند که او را رها کند، که به پدرش وصل میشود و آجی، آنیتا و عمویشان را کتک میزند. ابتدا عموی آنیتا را می کشد و سپس به طبقه بالا می رود و آنیتا و آجی را با تبر می کشد. در نهایت، او با ساببو روبرو می شود، جایی که او زانو می زند، التماس می کند و از او می خواهد که او را بکشد. او می گوید که او دلیل قاتل شدن اوست. تبر را رها می کند، دستان او را می بوسد و می گوید که دست های او را خیلی دوست دارم و همیشه آن دست ها را دوست خواهم داشت. می گوید کسانی که زانو می زنند و عذرخواهی می کنند باید بخشیده شوند. اگر نمی بخشیدند، پس انسان نبودند، حیوان بودند. اگر صاحب مغازه پدرش را ببخشد، ممکن است زندگی او متفاوت و شادتر شود. سپس وقتی دروازه را باز می کند، دچار توهم می شود که پدرش را سوار بر دوچرخه می بیند و از او می پرسد که چرا لباس هایش کثیف است. تیرومنی پاسخ می دهد که این فقط برای بازی است. پدرش می گوید که نام تو تیرومنی به معنای پاکی از نظر روحی و جسمی است.
عوامل فیلم
تریلر فیلم
راهنمای دانلود
دانلود فقط با آیپی ایران امکان پذیر است ، لطفا برای دانلود vpn خود را خاموش کنید.
نرم افزار پیشنهادی
نرم افزار پیشنهادی فیلم پارسی برای پخش فایل ها PotPlayer میباشد.
درخواست فیلم
جهت درخواست فیلم از فرم درخواست فیلم در بخش پنل کاربری استفاده کنید .
تغییر دوبله
فایل های دوبله فارسی، به صورت دوزبانه (دوبله+زبان اصلی) هستند. پس اگر به صورت زبان اصلی پخش شد، در پلیرتون صوت رو روی دوبله قرار بدید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.