دانلود سریال ویچر The Witcher

دانلود سریال The Witcher با لینک مستقیم

دانلود رایگان دوبله فارسی سریال خارجی ویچر با کیفیت عالی

Witcher یک مجموعه تلویزیونی درام فانتزی است که توسط لورن اشمیت هیسریچ بر اساس مجموعه کتابی به همین نام اثر نویسنده لهستانی آندری ساپکوفسکی ساخته شده است. The Witcher در یک خشکی خیالی و با الهام از قرون وسطی به نام “قاره”، افسانه گرالت از ریویا و شاهزاده سیری را بررسی می کند که سرنوشت آنها با یکدیگر مرتبط هستند. در این فیلم هنری کاویل، فریا آلن و آنیا چالوترا ایفای نقش می‌کنند.

فصل اول Witcher شامل هشت قسمت بود و به طور کامل در نتفلیکس در 20 دسامبر 2019 منتشر شد. این فصل بر اساس The Last Wish و Sword of Destiny بود که مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه قبل از حماسه اصلی ویچر هستند. فصل دوم، متشکل از هشت قسمت، در 17 دسامبر 2021 منتشر شد. در سپتامبر 2021، نتفلیکس سریال را برای فصل سوم تمدید کرد.

فصل دوم Witcher بر اساس “دانه حقیقت” از آخرین آرزو، خون الف ها و آغاز زمان تحقیر ساخته شده است.

پادشاهی های شمالی در سودن پیروز شدند. در حین جستجو در میدان نبرد، گرالت و سیری با تیسایا روبرو می شوند. آنها معتقدند ینفر مرده است. گرالت تصمیم می گیرد سیری را به کائر مورهن، دژ جادوگران ببرد. آنها با یک روستای متروک روبرو می شوند. گرالت به سمت یکی از دوستان نزدیکش، نیولن، منحرف می شود و متوجه می شود که او به هیکلی شبیه به هیولا نفرین شده است. تیسایا کاهیر را برای کسب اطلاعات در مورد نیلفگارد شکنجه می کند. ینفر توسط فرینگیلا دستگیر می شود. فرینگیلا قصد دارد او را به سینترا ببرد. در نیولن، سیری با ورینا، همراه مخفی نیولن، روبرو می شود. گرالت در مورد دهکده تحقیق می کند و استنباط می کند که کار یک بروکسا، خون آشام با ظاهر یک زن جوان است. گرالت ورینا را در حال نوشیدن خون نیولن می یابد. در دعوای بعدی، ورینا سیری را گروگان می گیرد تا اینکه نیولن از پشت به ورینا نیزه می زند. گرالت ورینا را می کشد و نفرین نیولن را از بین می برد. نیولن فاش کرد که وی ورینا زخمی را پیدا کرده و از او پرستاری کرده است. او با کمال میل نزد او ماند و او به او اجازه داد از او تغذیه کند. با این حال، نیولن نتوانست اصرارهای ورینا را کنترل کند و از حمله او به دهکده چشم پوشی کرد. او متوجه می شود که از دست دادن عشق واقعی اش نفرین را برطرف کرده است. او از گرالت التماس می کند که او را بکشد، اما گرالت و سیری می روند. ینفر و فرینگیلا در کمین هستند.

Witcher

ینفر و فرینگیلا توسط فیلاواندرل دستگیر می‌شوند و به محل حفاری الف‌ها در کنار یک تکه ویران شده برده می‌شوند و در آنجا با رهبر الف‌ها و جادوگر فرانسیسکا فایندابایر ملاقات می‌کنند. گرالت و سیری به کائر مورهن می رسند، جایی که جادوگران زمستانی به رهبری وزمیر از آنها استقبال می کنند. اسکل، جادوگر دیگر نیز از راه می رسد، که از نبرد با یک لشی جان سالم به در برده است. ینفر، فرینگیلا و فرانچسکا متوجه می شوند که دیدگاه های مشابهی را تجربه کرده اند. آنها گذرگاهی را کشف می کنند که آنها را به یک کلبه می برد. سه جادوگر رؤیاهایی از مادر بی مرگ، یک جادوگر مرموز، دارند که به اشکال مختلف می رسد. نسخه‌ای جوان‌تر از خود برای ینفر، امپراطور امهیر از نیلفگارد برای فرینگیلا، و پیشگویی الف ایتلین برای فرانچسکا. اسکل، آلوده به لشی، به کائر مورهن حمله می کند. گرالت و وسمیر با اسکل می جنگند. هنگامی که اسکل بر وزمیر برتری می یابد، گرالت مجبور می شود اسکل را بکشد. ینفر و فرینگیلا آزاد می شوند. فرینگیلا تصمیم می گیرد الف ها را دنبال کند و بین الف ها و نیلفگارد اتحاد ایجاد کند. ینفر سعی می کند یک پورتال را احضار کند، اما متوجه می شود که قدرت خود را از دست داده است. گرالت تصمیم می گیرد سیری را در جنگ آموزش دهد.

سیری به تمرینات شمشیرزنی، تناسب اندام و چابکی ادامه می دهد. Vesemir در مورد leshy جهش یافته تحقیق می کند. ینفر به سمت آرتوزا می رود. تیسایا به او اطلاع می دهد که غیبت او باعث ایجاد سوء ظن در مورد وفاداری او در میان اخوان شده است، و از او می خواهد که خود را خفه کند. فرانچسکا که اکنون باردار است و الف ها در سینترا تحت حمایت نیلفگارد ساکن می شوند. استرگوبور ینفر را بازجویی می کند تا اینکه تیسایا مداخله می کند. شورای اخوان حکم می دهد که برای اثبات وفاداری خود، ینفر باید کهیر را اعدام کند. گرالت به سیری فاش می کند که ممکن است قدرت جادویی را از مادرش به ارث برده باشد. آنها لشی را ردیابی می کنند. در طول نبرد، یک هیولای صدپا مانند، ظاهر می شود و لشی را می کشد، سپس سیری را تعقیب می کند. گرالت بی شمار پاد را می کشد. در طول مراسم اعدام، در مقابل تماشاگران اخوان و پادشاهان شمالی، ینفر کهیر را آزاد می کند و آن دو فرار می کنند.

تریس به کائر مورهن می رسد، که توسط گرالت دعوت شده بود تا به سیری در آموزش جادویی کمک کند. ینفر و کاهیر، که اکنون تحت تعقیب هستند، به شهری بندری در شمال فرار می کنند، جایی که یک قتل عام علیه الف ها در حال وقوع است. Sigismund Dijkstra و Philippa Eilhart، جاسوس و جاسوس دربار به ترتیب برای پادشاه ویزیمیر ردانیا، شروع به طراحی برای تصرف سینترا کردند. آنها دارای زندانی را به عنوان خبرچین استخدام می کنند. ینفر و کاهیر متوجه می شوند که شخصیتی به نام The Sandpiper که مشخص شد جاسکیر است، الف ها را به سینترا قاچاق می کند. گرالت، سیری و تریس منشاء بی‌شمار و لشی را بررسی می‌کنند و متوجه می‌شوند که آنها به یکپارچه‌ها متصل هستند. سیری اعتراف می کند که یک تکه سنگی را در سینترا سرنگون کرده است. پورتال های تریس از گرالت به ایسترد، برای مطالعه یکپارچه ها می شناسند. Vesemir متوجه می‌شود که سیری دارای خون پیر است، که مدت‌ها تصور می‌شد منقرض شده است، و شایعه می‌شد که جزء مواد جهش‌زا است که برای ایجاد جادوگران استفاده می‌شود. با کمک جاسکیر، ینفر، کاهیر و دارا سوار کشتی عازم سینترا می شوند، اما پس از خروج جاسکیر، ینفر متوجه می شود که با مشکل مواجه شده است.

رینس، یک جادوگر آتش، از زندان آزاد می شود و توسط جادوگر لیدیا، که در خدمت یک استاد ناشناس است، وظیفه پیدا کردن سیری را دارد. گرالت و ایسترد به یکپارچه سقوط کرده خارج از سینترا سفر می کنند. ینفر پس از پیاده شدن از کشتی، جاسکیر را از دست رینس نجات می دهد. سپس توسط نگهبانان شهر جدا شده و اسیر می شوند. Vesemir برنامه خود را برای ایجاد جادوگران جدید برای Ciri فاش می کند. سیری موافق است، اما اصرار دارد که نامزد اول باشد. گرالت و ایسترد با بررسی ویرانه‌های یکپارچه فرضیه‌ای را مطرح می‌کنند که مونولیت‌ها دروازه‌هایی هستند که وقتی فعال می‌شوند، به هیولاها اجازه می‌دهند وارد دنیایشان شوند. گرالت متوجه می شود که ینفر زنده است. تریس که سعی دارد سیری را منصرف کند، مراسمی را به امید کشف منبع قدرت سیری برگزار می کند. آنها پیشگویی ایتلین را کشف می کنند که پیش بینی می کند یک فرزند خون بزرگ جهان را نابود خواهد کرد. قدرت های Ciri یکپارچه را فعال می کند و باعث می شود یک هیولای پرنده ظاهر شود که سپس پرواز کرد. Geralt به Kaer Morhen باز می گردد و Ciri را از شرکت در تبدیل باز می دارد. کاهیر به سینترا می رسد. ینفر مادر بی مرگ را احضار می کند و ناپدید می شود. او وظیفه دارد سیری را به مکانی خارج از سینترا برساند.