دانلود فیلم بازگشت یک شرور دوبله فارسی Ek Villain Returns 2022

دانلود فیلم Ek Villain Returns 2022 با لینک مستقیم

دانلود رایگان دوبله فارسی فیلم خارجی بازگشت یک شرور 2022 با کیفیت عالی

یک مزاحم نقابدار وارد یک مجتمع آپارتمانی می شود و در آنجا به خواننده ای به نام آروی مالهوترا حمله می کند و او را می کشد. پلیس به سرپرستی افسر سابق CBI و DCP Aditya Rathore، استنباط می‌کند که این حمله توسط گوتام مهرا، که پسر تاجری به نام دیوش مهرا است، سازماندهی شده است و او را دستگیر می‌کنند.

فلاش بک: گوتام مهرا یک پسر بچه لوس است که توسط پدرش، دیوش، به دلیل ایجاد غوغا در عروسی دوست دختر سابقش مورد سرزنش قرار می گیرد. ویدیوی غوغایی توسط خواننده آروی به صورت آهنگ رپ ساخته شده است. گوتام قصد دارد از آروی انتقام بگیرد. او که وانمود می کند عاشق اوست، به او کمک می کند تا رقیبش قیران را بترساند. آروی عاشق گوتام می‌شود و راز تولدش را فاش می‌کند، اینکه پدرش بالکریشنان شاستری، خواننده محبوب، با مادرش رابطه غیر نظامی داشت، اما هیچ‌کدام از آنها را نپذیرفت. هدف اصلی او این است که پدرش با تبدیل شدن به یک خواننده مشهور، او را به عنوان دختر خود بپذیرد. گوتام عکس های دوران کودکی آروی را فاش می کند و شاستری علناً دخترش را رد می کند. آروی دل شکسته است. سه ماه پس از جدایی، زمانی که گوتام مورد حمله شوهر دوست دختر سابقش قرار می گیرد و آروی از او مراقبت می کند، متوجه عشق خود به او می شود. او از او التماس می کند که به او فرصتی دوباره بدهد، اما آروی او را ترک می کند، البته با دلی سنگین.

حال: گوتام از دست پلیس ها می گریزد. ACP V. K. Ganesan حدس می‌زند که گوتام آروی را نکشته است. پلیس بهیراو پوروهیت را بازجویی می کند که آروی از تلفنش با او تماس گرفته بود، روزی که او به قتل رسید، اما او ارتکاب جنایت را انکار می کند و هیچ مدرکی نیز وجود ندارد. گانسان الگویی را تعیین می کند که قاتل تنها دختران جوان را با معشوقه های یک طرفه هدف قرار می دهد، پس از کشف اینکه 18 دختر در 6 ماه گذشته با شیوه های مشابه به قتل رسیده اند. شرایط بعدی گانسان مشخص می کند که گوتام قاتل زنجیره ای نیست.

فلاش بک: بهیراو یک راننده تاکسی است که به همراه دوستش کشاو به صورت پاره وقت به عنوان نگهبان باغ وحش کار می کند. او با راسیکا، دختر خرده‌فروش در یک مرکز خرید آشنا می‌شود، عمیقاً عاشق او می‌شود و برنامه‌های ازدواج را در سر می‌گیرد. یک روز، راسیکا گروهی از سرکش را که او را اذیت می‌کردند، مجروح می‌کند، که جنبه تاریک او را برای بهایراو آشکار می‌کند. روزی که بهیراو تصمیم می گیرد از راسیکا خواستگاری کند، شاهد صمیمی شدن او با آتل، مدیرش، مردی متاهل است و دلش شکسته است. راسیکا متعاقباً او را تحریک می کند تا دخترانی را بکشد که احساسات دوست پسر مربوطه خود را متقابل نمی کنند. بهایراو از نظر روحی در عذاب است و شروع به قتل ده ها دختر می کند. یک روز که آروی در تاکسی خود در حال سفر است، بهایراو متوجه می شود که او گوتام را رها کرده است و به او حمله می کند.

حال: گوتام از آدرس باغ وحش بهایراو باخبر می شود و برای مقابله با او می رود. گانسان توسط بهیراو کشته می شود. معلوم می شود که آروی در واقع زنده است. او سعی می کند از باغ وحشی که توسط بهیراو نگهداری می شد فرار کند اما او او را می گیرد و در یک قفس زیرزمینی حبس می کند. درست زمانی که گوتام و بهایراو در شرف دعوا هستند، پلیس می آید و بهیراو را بازداشت می کند. آنها از بچه کشاو (دوست بهیراو در باغ وحش) که به پلیس می گوید قاتل پدرش است، تحقیق می کنند. پلیس همچنین صحنه جنایت را بررسی می کند که جسد دختری را در داخل فریزر پیدا می کند، اما آروی نیست. بیرون ایستگاه، گوتام بهایراو و راسیکا را در آغوش گرفته‌اند. هر دو به قفس آروی می روند و فکر می کنند که او بیهوش است. اما او نیست و بهیراو را با یک تکه شیشه که در آنجا پیدا کرده است خنجر می‌زند. راسیکا شروع به خندیدن می کند در حالی که بهیراو به آروی حمله می کند. گوتام می آید تا آروی را نجات دهد و درگیری بین بچه ها در می گیرد. بهایراو به گوتام ضربه می زند و او روی زمین می افتد. Bhairav ​​از Rasika برای رتبه 5 ستاره می خواهد. گوتام شروع به خندیدن می کند و می پرسد راسیکا کیست و کجاست؟ او به بهیراو می گوید که او رفته است و او را دچار توهم می کند. سپس بهیراو به یاد می آورد که راسیکا به او گفته است که آتول قصد دارد خانواده اش را به خاطر او رها کند و در واقع سهواً راسیکا را با شکستن پشت او کشته است، در حالی که او را در آغوش گرفته و از او التماس می کند که او را ترک نکند. جسدی که پلیس در فریزر پیدا کرده، جسدی راسیکا بود که بهایراو برای خوشبختی خود نگه داشته بود. او در حالی که گوتام و آروی با هم آشتی می کنند، با ناراحتی روی زمین می افتد. بهایراو که متوجه اشتباه خود می شود، در داخل قفس ببر قدم می زند تا با همان سرنوشت قربانیانش روبرو شود. آروی را می توان در کنسرت خود با حمایت هوادارانش و گوتام دید.

در صحنه پس از اعتبار، در یک بیمارستان روانی، راکش مهادکار از پیش درآمد را می بینیم که از تصادف جان سالم به در برده و فلج شده است، با بهایراو که یک چشم خود را به دلیل حمله ببر از دست داده است، ملاقات می کند. راکش به اتاق بهیراو می رود و داروها و دستگاه های بهیراو را از برق می کشد و قول خود را از قسمت پیش درآمد می گوید و بهیراو درست قبل از اینکه صفحه سیاه شود از خواب بیدار می شود.