دانلود انیمیشن شکارچی و تاریکی دوبله فارسی Orion and the Dark 2024

دانلود انیمیشن Orion and the Dark 2024 با لینک مستقیم

دانلود رایگان دوبله فارسی انیمیشن خارجی شکارچی و تاریکی با کیفیت عالی

ریون و تاریکی (به انگلیسی: Rion and the Dark) یک انیمیشن کمدی ماجراجویی فانتزی آمریکایی محصول ۲۰۲۴ است که توسط DreamWorks Animation ساخته شده، انیمیشن Mikros Animation و توزیع‌شده توسط Netflix است. کارگردانی آن را شان چارماتز (در اولین کارگردانی بلند خود) و چارلی کافمن بر اساس کتابی به همین نام برای کودکان نوشته اما یارلت نوشته است. صداپیشگان این فیلم جیکوب ترمبلی، پل والتر هاوزر، آنجلا باست، کالین هنکس، ناتاسیا دمتریو، گلدا روشوول، نات فاکسون، آیک بارینهولتز، آپارنا نانچرلا، میا آکمی براون، شانون چان کنت، شینو ناکامیچی، رن دلاپینا و کارلا گوگینو رابرت لایدکر و کوین لاکس موسیقی متن فیلم را ساخته اند.

Orion and the Dark در 27 ژانویه 2024 در تئاتر TUDUM در لس آنجلس به نمایش درآمد و در 2 فوریه در نتفلیکس اکران شد. این فیلم نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد.

اوریون یک پسر مدرسه ای 11 ساله با فهرستی به ظاهر بی پایان از اضطراب ها و ترس های غیرمنطقی مانند قلدرها، اقیانوس، تشعشعات تلفن همراه، دلقک های قاتل ناودان، سقوط از ساختمان های بلند و ترس از طرد شدن توسط خود است. لهو مدرسه، سالی، در سفر میدانی آینده افلاک نما. اما از بین همه ترس‌هایش، چیزی که بیشتر از همه از آن می‌ترسد، چیزی است که هر شب با آن روبرو می‌شود: تاریکی. یک شب اوریون از یک خاموشی ناگهانی مبهوت می شود و وقتی دیوانه وار تاریکی را نفرین می کند، تجسم بدترین ترسش در برابر او ظاهر می شود، که از شنیدن شکایت اوریون در مورد او عصبانی شده است، و به پسر اکراه پیشنهاد می کند که با نشان دادن ترس های خود را غلبه کند. او از مزایای تاریکی.

دارک در طول سفر آنها اوریون را به دیگر همکارانش معرفی می کند. خواب، بی خوابی، آرام، صداهای غیر قابل توضیح و رویاهای شیرین. بقیه دارک را به خاطر آوردن جبار، سرزنش می کنند، زیرا به خوبی از روان رنجوری او می دانند. دارک می تواند آنها را متقاعد کند که به او اجازه دهند تا شاهد کار آنها باشد، که آنها با اکراه موافقت می کنند. همانطور که آنها سفر می کنند تاریک به شکارچی نشان می دهد که هر یک از موجودات شب چه کاری انجام می دهند. آرام صداهای اطراف را حذف می کند و چیزی جز سکوت به ارمغان نمی آورد. خواب افراد را به خواب القا می کند. بی خوابی باعث ایجاد اضطراب در کسانی که در خواب هستند، آنها را در شب بیدار می کند. صداهای غیر قابل توضیح صداهای مختلفی را در خارج از خانه ایجاد می کند. و رویاهای شیرین رویاها را می آفریند. با این حال، زمانی که اوریون، به دلیل اضطراب خود، در مشاغل دیگر موجودیت ها دخالت می کند، همه چیز شروع به اشتباه می کند. در نهایت، Orion با دارک گرم می شود و آنها شروع به دوست شدن می کنند و پسر جوان به افراد شب در کارهایشان کمک می کند. در طی یک استراحت در چین، شکارچی متوجه می‌شود که تاریک دشمنی به نام نور دارد که صبح‌ها روشنایی روز را می‌آورد در حالی که تاریک شب‌ها را در شب می‌آورد.

در ادامه سفر خود، جبار ناخواسته خاطرنشان می کند که نور به نظر می رسد بسیار بیشتر از تاریکی ارجحیت دارد، زیرا نور به او احساس امنیت و گرما می دهد. افراد شب با احساس ناراحتی، وظایف شبانه خود را به نفع کار در روز رها می کنند. دارک عصبانی و ناراحت از اینکه دیگران او را رها کرده اند، در اواسط پرواز متوقف می شود و او و اوریون روی یک کوه نشسته اند. یک جبار گناهکار از دارک می خواهد که قبل از عبور نور از او و متلاشی شدن او حرکت کند. تاریکی حرکت نمی کند و با عبور نور از او ناپدید می شود و Orion را رها می کند. اکنون به تنهایی، جبار روی قله کوهی می نشیند که متوجه می شود در واقع پشت یک لاک پشت پرنده است و از گناهی که انجام داده احساس گناه می کند.

با پایان یافتن داستان، مشخص شد که یک اوریون بالغ داستان را برای دخترش هیپاتیا تعریف می کند تا به ترس های خود کمک کند. همانطور که آنها از طریق شهر شبانه به سمت افلاک نما قدم می زنند، هیپاتیا از پایان خود شوکه می شود و روایت متفاوتی را پیشنهاد می کند. همانطور که او داستان را به عهده می گیرد، اوریون که اکنون در ساحل دراز کشیده است، با هیپاتیا ملاقات می کند و قول می دهد به او کمک کند تا همه چیز را درست کند. با خواندن شعری که او بر اساس داستان تا کنون سروده است، موجودات شبانه به سمت ساحل کشیده می شوند و شاهد هرج و مرجی بوده اند که روشنایی بی پایان روز بدون شبانه برای حفظ تعادل به ارمغان می آورد. هیپاتیا خاطرنشان می کند که تاریک لزوماً از بین نمی رود زیرا او به معنای واقعی کلمه تجسم بدترین ترس جبار است: تنها کاری که او باید انجام دهد این است که بخوابد و در مورد دارک رویاپردازی کند. با کمک رویاهای شیرین، دو کودک وارد ناخودآگاه جبار می شوند و با موفقیت دارک را احضار می کنند، اما با باز شدن در کمد، ملاقات مجدد کوتاه می شود و سیاهچاله ای آشکار می شود که تاریکی را به داخل می کشد. اوریون، در نهایت یاد می گیرد که ترس هایش را رها کند، به داخل می پرد. دوستش را نجات دهد موجودات شبانه متوجه می شوند که تنها راه نجات همه آنها این است که اوریون را بیدار کنند، اما تمام تلاش های آنها با شکست مواجه می شود تا اینکه Quiet تمام صداها را از منطقه می مکد و به آرامی به Orion می گوید که زمان بیدار شدن است. تاریکی دوباره تجلی می کند، نظم طبیعی جهان را بازیابی می کند و بچه ها را قبل از خداحافظی به خانه جبار باز می گرداند. این آنها را با مشکل روبرو می کند، زیرا هیپاتیا اکنون 20 سال در گذشته خود است و راهی برای بازگشت به خانه ندارد. داستان حل می شود زیرا پسری به نام تیکو با ماشین زمان وارد می شود تا هیپاتیا را به مکان مناسب خود بازگرداند.

داستان دوباره به پایان می رسد، و زمانی که هیپاتیا بالغ داستان را برای پسرش، تیکو تعریف می کند، فاش می شود. با پایان دادن به داستان، هیپاتیا به بیرون می رود تا شب بخیر به پدر و مادرش، اوریون و سالی که اکنون بسیار مسن تر هستند، بگوید، در حالی که صحنه به شروع فیلم با یک جبار جوان و سالی که در سفر میدانی Planetarium به ستاره ها خیره می شوند، برمی گردد. .