خلاصه داستان: ویرا یک اسلحه را از یک اسلحه خانه محترم می دزدد، غافل از اینکه ارجان، وارث مغازه، او را تعقیب خواهد کرد. او به او تیراندازی و پرداخت هزینه اسلحه را یاد می دهد، اما ارژن عاشق او می شود. ویرا آرجان را به چالش می کشد و باعث ایجاد پیچ و تاب در رابطه آنها می شود.