logo اپلیکیشن فیلم پارسی
تاندربولتز

تیم‌های ابرقهرمانی در کمیک‌های مارول کم پیدا نمی‌شوند؛ از چهار شگفت‌انگیز بگیر، تا انتقام‌جویان و مردان ایکس. تازه این‌ها معروف‌ترین نوع این گروه‌های ابرقهرمانی هستند؛ بازنمایی‌های مختلفی از همین قهرمانان در کمیک‌های مارول وجود دارد که هر کدام می‌توانند از یک جای دنیای سینمایی مارول در قالب فیلم یا سریال سردربیاورند.

 

مارول در این سال‌های پس از «انتقام‌جویان: پایان بازی» (Avengers: Endgame)، کار سختی داشته. انبوه فیلم‌های ابرقهرمانی (به جز مارول نمی‌توان فیلم‌های رقیب آن‌ها، دی‌سی،‌را هم فراموش کرد)، و کیفیت پایین آن‌ها دیگر بینندگان را عاصی کرده‌اند. فیلم‌ها و سریال‌های بی‌کیفیت با مرکزیت کاراکترهایی که طرفدار چندانی ندارند، همه به افول MCU دامن زده است. با این حال، مارول با گشتن در کمیک‌ها کاراکترهای تازه‌ای پیدا کرده که شاید بتوانند دنیای سینمایی آن را نجات دهند.

 

تاندربولتز (Thunderbolts) گروه تازه‌ای هستند که فیلم آن‌ها با همین عنوان امسال اکران خواهد شد. فیلمی که مارول امیدهای زیادی برایش دارد؛ چون فعلا از انتقام‌جویان به شکلی که می‌شناختیم خبری نیست.

 

طبق آنچه تاکنون از فیلم «تاندربولتز*» دیده‌ایم، می‌دانیم که نیویورک در تاریکی‌ها غرق شده و ساکنان آن یکی‌یکی محو می‌شوند و چیزی جز سایه‌ای از خود باقی نمی‌گذارند. در یکی از تریلرها والنتینا دفانتین (جولیا لوئیس دریفوس) در جلسه‌ای که باکی بارنز هم در آن حاضر است، توضیح می‌دهد که «انتقام‌جویان نمی‌آیند؛ پس چه کسی امنیت مردم امریکا را تأمین خواهد کرد؟»

 

پاسخ فیلم به این سؤال، گروه تاندربولتز است؛ گروهی متشکل از ضدقهرمان‌ها. با اینکه شخصیت‌های گروه تاندربولتز، قهرمان‌های رده‌اول به حساب نمی‌آیند و بازیگرانشان هم اوضاع بدتری دارند، اما به نظر می‌رسد مارول با سیستم «جوخه انتحار» (Suicide Squad) جیمز گان، می‌تواند توجه مخاطبان را دوباره به سمت خود جلب کند. جیمز گان در آغاز با فیلم‌های «محافظان کهکشان» (Guardians of the Galaxy) و سپس «جوخه انتحار» ثابت کرد می‌توان چندین چهره‌ی ناشناخته را کنار هم گذاشت و یک ترکیب دیوانه‌وار اما مهیج و سرگرم‌کننده ساخت. روز اول کسی فکر نمی‌کرد درختی به نام گروت یا یک کوسه‌ی سخنگو بتوانند به قهرمانان محبوب بینندگان تبدیل شوند. اما هوشمندی جیمز گان این امر را محقق کرد.

تاندربولتز
تاندربولتز

با اینکه « تاندربولتز » از حضور کارگردانی مثل گان برخوردار نیست، اما هنوز امکانش وجود دارد که آن هوشمندی که موجب شد فیلم‌های جیمز گان به دل بینندگان بنشیند، در این فیلم هم محقق شود و حتی بتوانند استارت سری فیلم‌های خودشان را در دنیای سینمایی مارول بزنند. به هر حال، آینده‌ی مارول که روشن است و «تاندربولتز*» می‌تواند همان تکانی باشد که مارول به آن نیاز دارد. ترکیب اکشن، جاسوسی و ضدقهرمان‌های بامزه، فرمولی است که پیش از این امتحان خود را پس داده؛ اگر این بار هم جواب دهد، مارول بی‌شک آن‌ها را رها نمی‌کند. خیلی هم خوب می‌داند چطور قهرمانان محبوب را در سایر فیلم‌ها و سریال‌های MCU بگنجاند تا از خاطر مردم نروند.

 

تاندربولتز یک گروه ابرقهرمانی تازه هستند

تاندربولتز در کمیک‌ها یک گروه متشکل از ضدقهرمانان هستند که هر کدام پس‌زمینه‌های تیره‌وتاری دارند. گاهی اوقات هم ابرشرورهای برجسته‌ای در این گروه حضور داشته‌اند. باتوجه به آنچه تاکنون از اعضای این تیم می‌دانیم، می‌توانیم بگوییم که ضدقهرمانان کمیک‌ها در فیلم، بیشتر طرف خوب ماجرا را می‌گیرند؛ در واقع، این ضدقهرمانان حالا خودشان بازیچه‌ی دست سیستم شده و مورد ظلم قرار گرفته‌اند. درحالی که تاندربولتز در فیلم تازه بیشتر به سمت قهرمانی تمایل دارند تا شرارت، اما همچنان معلوم نیست که تا چه اندازه حاضرند حدود اخلاقیات را رعایت کنند. از جان واکر یا همان مأمور ایالات متحده بگیر، تا تسک‌مستر مرموز، نگهبان سرخ و حتی خود باکی بارنز.

 

در کمیک‌ها جان واکر یک نسخه از کاپیتان امریکاست که دشواری‌های مسئولیت این نام، او را به مسیر تاریکی می‌کشاند. آخرسر واکر دست به قتل زده و لقب کاپیتان امریکا از او سلب می‌شود و دیگر او را به نام مأمور ایالات متحده می‌شناسند. تسک‌مستر در کمیک‌ها شرورهای زیادی را آموزش داده و در دنیای سینمایی مارول هم دختر رهبر «رد روم» (Red Room) است که شستشوی مغزی شده و او را به قتل افراد مختلف گماشته‌اند.

 

نگهبان سرخ را می‌توانید رقیب اصلی کاپیتان امریکا از شوروی در نظر بگیرید که در کمیک‌ها اعتقاد راسخی به کشورش دارد و در ضدیت با آرمان‌های امریکا قرار می‌گیرد. باکی بارنز هم که احتمالا بیشتر برایتان آشناست، سروکله‌اش در چندین فیلم و سریال MCU پیدا شده و مثل نگهبان سرخ، از سمت شوروی برای پیاده‌سازی نقشه‌های آن‌ها گماشته می‌شود و با اینکه شستشوی مغزی شده، اما بعدا کاپیتان امریکا به او کمک می‌کند تا حافظه‌ی خود را به دست آورد.

 

از ضدقهرمان‌های دیگری که در «تاندربولتز*» حضور دارند، باید به یلنا و گوست اشاره کرد. یلنا رقیب ناتاشا رومانوف (بیوه سیاه) است که رد روم او را آموزش داد تا به جاسوس و قاتلی حتی بهتر از ناتاشا تبدیل شود. گوست هم در کمیک‌ها مزدوری است که با کاپیتالیسم و به ویژه شرکت استارک مشکل دارد و اولین بار در فیلم «مرد مورچه‌ای و زنبورک» (Ant-Man and The Wasp) سروکله‌اش پیدا شد.

همانطور که می‌بینید، اعضای تاندربولتز هیچ شباهتی با ابرقهرمانان شسته‌رفته‌ای مثل انتقام‌جویان ندارند؛ حتی مثل محافظان کهکشان هم قهرمان‌های دست‌کم‌گرفته‌شده نیستند؛ بلکه یا قاتل‌اند یا مزدور که در کمیک‌ها همیشه دست به شرارت زده‌اند. مأموریت‌هایی که به این افراد سپرده می‌شود، مأموریت‌هایی است که دیگران در دنیای مارول جرئت انجام آن را ندارند، یا به خاطر رعایت اصول اخلاقی اصلا در مخیله‌اشان نمی‌گنجد که بخواهند دست به چنین کارهایی بزنند.

 

سران مارول به درستی متوجه شدند که پس از پایان دوران انتقام‌جویان در MCU، باید دنبال معرفی کاراکترهای کاملا تازه‌ای باشند؛ چراکه استفاده‌ی بیش از حد از شخصیت‌های تکراری مثل همین انتقام‌جویان و رفقای آن‌ها، عناوین مارول را حوصله‌سربر می‌کند. طرفداران مارول بسیاری از فیلم‌های MCU را به خاطر لحن منحصربه‌فرد آن‌ها دوست دارند؛ ویژگی که به‌شدت در فیلم‌های اخیر فرنچایز کم‌پیدا هستند.

حتی فیلم‌هایی مثل «ددپول و ولورین» (Deadpool & Wolverine) هم که در گیشه با استقبال مواجه شده‌اند، در دام اشتباه پروژه‌های اخیر مارول افتاده‌اند؛ همان بازآفرینی فرمول‌های کلیشه‌ای فیلم‌های ابرقهرمانی با بازگرداندن شخصیت‌های قدیمی تا مردم به هوای نوستالژی فیلم را ببینند.

حتی اگر از طرفداران پروپاقرص ددپول هم باشید، می‌دانید که حضور او در یک فیلم انتقام‌جویان جواب نمی‌دهد. مارول هم این موضوع را می‌داند. حتی خود رایان رینولدز هم گفته که نمی‌خواهد ددپول بخشی از انتقام‌جویان باشد. داستان‌پردازی جسورانه، اکشن مهیج و کاراکترهایی که به دل بیننده می‌نشینند، همیشه بر صحنه‌های اکشن خیره‌کننده و ارجاعات بی‌پایان در فیلمی مثل «ددپول و ولورین» غلبه دارند.

مشخص است که مارول نسبت به این ایرادات آگاهی دارد و می‌داند اگر می‌خواهد دوباره به روزهای اوج خود بازگردد، باید راه تازه‌ای پیدا کند. به جز «چهار شگفت‌انگیز: گام‌های نخستین» (The Fantastic Four: First Steps) که نوید چنین روزهایی را برای مارول می‌دهد، فیلم «تاندربولتز*» می‌تواند به همان پروژه‌ای تبدیل شود که بازگشت شکوهمندانه‌ی مارول را رقم می‌زند.

دیدگاهتان را بنویسید!